به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد؛جماران نوشت: استاد اقتصاد گفت: «ای کاش در یک نظام تصمیم گیری که بخش بزرگی از آن لباس روحانیت دارند، از دریچه تخصص خود به این ماجرا نگاه کنند، یعنی ببینند وقتی سیاست تورم زا و اشتغال زدا را دستور کار قرار میدهید، ارادت مردم به دین و اخلاق را بالا میبرید؟ نمیبینید جامعه دچار چه تحولاتی شده است؟ نمیبینید که بر سر خود و جامعه چه آورده اید؟»
فرشاد مومنی اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی در نشست شاخه اقتصادی فرهنگستان علوم با موضوع ارز ترجیحی، با بیان اینکه لازمه صحبت کردن راجع به شرایط کشور این است که مساله نرخ ارز در یک ساخت توسعه نیافته را نمیتوان به خودی خود مورد بررسی قرار داد، گفت: در کشوری که با انبوه بحرانهای کوچک و بزرگ و چالشهای نگران کننده روبرو است، نمیشود به صورت جزیرهای به یک قضیه نگاه کرد. مساله بدیهی دیگر این است که وقتی یک سیاست بالغ بر سی سال تکرار میشود و هربار هم شکست خورده و هیچ کدام از وعدههایش محقق نشده است و ما در در دام نابرابرسازی فزاینده قرار داده، باید ماجرا را از دریچه اقتصاد سیاسی بررسی کنیم.
مومنی خاطرنشان کرد: یک کسی گفته است سیاست تورم زا اتخاذ میکنم تا فشار را از این طریق از دوش فقرا بردارم. به این فرد باید جایزه سوپر نوبل بدهند چرا که در سطح وسیعی بی پایه و مبتذل است. من واقعا از همه اصحاب خرد و دانایی استمداد میکنم به این مسئله رسیدگی کنند و اجازه ندهند مافیاهای منتفع از شوک ما را فریب دهند. در طول تاریخ بشر شوک نیروی مجرکه تغذیه مافیاها است. اگر ما گزارش بدهیم که این مافیاها از ۱۳۷۰ تا کنون چه بر سر ایران آورده اند، چرت خیلیها پاره میشود.
عضو هیات علمی دانشگاه، کارکرد دیگر شوک درمانی را ایجاد احساس از هم گسستگی پیوندها دانست و گفت: ای کاش در یک نظام تصمیم گیری که بخش بزرگی از آن لباس روحانیت دارند، از دریچه تخصص خود به این ماجرا نگاه کنند، یعنی ببینند وقتی سیاست تورم زا و اشتغال زدا را دستور کار قرار میدهید، ارادت مردم به دین و اخلاق را بالا میبرید؟ نمیبینید جامعه دچار چه تحولاتی شده است؟ نمیبینید که بر سر خود و جامعه چه آورده اید؟ شما هر کاری میخواهید بکنید، اولین شاقول سنجش آن کار باید این باشد که رابطه تان با مردم چگونه خواهد شد. چقدر به تناقض خو گرفته اید که میگفتید ما پول نداریم و باید پول چاپ کنیم تا دلار را از دلالهای ارز بخریم سپس آن را با نرخ ۴۲۰۰ تومان تخصیص دهیم لذا باید این ارز را حذف کنیم. چرا بخاطر اینکه ابتداییترین پیامدهای این سیاست ظاهر شد، شما یک دفعه یارانه را ۴۰۰ هزار تومان کردید؟ این رفتار کسی است که کسری مالی دارد؟ بعد میگویند این موقتی است. شما فکر میکنید میتوانید پرداخت این پول را قطع کنید؟ آیا توانستید آن ۴۵ هزار تومان را بعد از ۱۲ سال قطع کنید؟
مومنی همچنین بیان کرد: اطلاعیه سازمان برنامه در دفاع از شوک جدید را ثبت تاریخی کنید. اینها گفتند ما کار خیلی خوبی کردیم و بهتر از این نمیشود. من میگویم رییس سازمان برنامه، وزیر اقتصاد و رییس بانک مرکزی این سند را امضا کنند و ادامه دهند و به ما بگویند انتظار دارند چه دستاوردی حاصل شود؟ هر تصمیمی میگیرید، ده ساله ۱۳۹۰ را نگاه کنید و ببینید این همه جهش در نرخ ارز چه دستاوردی برای شما و مردم داشته است؟ نگذارید انقدر فریبتان بدهند. هرکس در این مملکت سرش به تنش میارزد میگوید، چون در چارچوب شوک درمانی تولید به محملی برای کسب رانت تبدیل شود، سنت کوتوله پروری در ساخت سیاسی به ساخت اقتصادی هم تعمیم پیدا میکند. ما با بخش زیادی از بنگاههای یک نفره مواجه ایم و از صرفه مقیاس برخوردار نیستیم و از طرف دیگر با ناهمسان سازی حقوق مالکیت انگیزه سرمایه گذاری را از بین برده اند. از طرف دیگر باید عزیزان ما بفهمند که جهت گیریهای سیاستی مبتنی بر شوک درمانی در تمام عرصههایی که در سه دهه گذشته کار کرده ما را به پایان خط رسانده است. دستور میدهند که یک وزارت خانه داراییهای خود را بفروشد تا حقوق بازنشستهها را بدهد، خوب شما یک سال اینکار را میکنید، در سالهای بعدی چه میکنید؟
نظر شما